فان پاتوق

وبلاگicon

کدستان

فان پاتوق
فان پاتوق
پاتوقی برای همه با هر سلیقه ای ...
قالب وبلاگ
نويسندگان
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان فان پاتوق و آدرس funpatugh.Loxblog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





یه عالمه جوک باحال و خنده دار جدید ۱۳۹۰

u12ijgktqlw03f8w6v3 150x150 یه عالمه جوک باحال و خنده دار جدید ۱۳۹۰

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر ساندویچ‌فروشی داشته، ‌یک روز یک بابایی میاد میگه: ‌قربون یک ککتل بده، ‌فقط بیزحمت توش گوجه نذارید. غضنفر میگه: آقا امروز گوجه نداریم، میخوای خیارشور نذارم؟!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر از طبقه صدم یه ساختمون میپره پایین، به طبقه پنجاهم که میرسه میگه: خب الحمدالله تا اینجاش که بخیر گذشت!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره لباس فروشی،‌میگه:‌ببخشید شلوار نخی دارید؟ یارو میگه:‌بله. غضنفر میگه: بی‌زحمت دو نخ بدین!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میخ میره تو پاش، نمیتونه درش بیاره،‌کجش میکنه!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر داشته با رفیقش رو بوسی میکرده، رفیقش بهش میگه،‌غضنفر چرا گردنت بو میده؟!غضنفر میگه:‌آخه چند روزه هر کی میگو….میندازه گردن من!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره به یکی خبر مرگ مادرش رو بده، بهش میگه: یه شتری بود که در خونه همه میخوابید!؟ یارو میگه: خوب؟ میگه: این دفعه رو ننــــه تو خوابید!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر کلیدش رو تو ماشین جا میذاره، تا بره کلید ساز بیاره زن و بچش دو ساعت تو ماشین گیر میکنن!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ازغضنفر میپرسن چندتا بچه داری؟ انگشت کوچیکشو نشون میده، میگه: هفت تا! ملت کف میکنن، میگن: بابا این که فقط یکیه! میگه: آخه دادم mp3 اش کردن!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌صحنه بهش میرسونن که: جواب برج ایفله، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، غضنفرمیپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه.غضنفر میگه: …ها! پس حتماٌ برج ایفله!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره مسابقه بیست سوالی، رفقاش از پشت‌صحنه بهش میرسونن که: جواب خیاره، فقط تو زود نگو که ضایع شه. خلاصه مسابقه شروع میشه، غضنفر میپرسه: تو جیب جا میگیره؟ میگن: نه. غضنفر میگه: بابا این عجب خیار گنده‌ایه!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میخواسته تو یک اداره دولتی استخدام شه، میبرنش گزینش. اونجا یارو ازش میپرسه: شما وقتی میخواین وارد مستراح شید، با پای راست وارد میشید یا با پای چپ؟! غضنفر هول میشه، میگه شما منو استخدام کنید، من با سر وارد میشم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

ماشین غضنفر رو تو روز روشن، جلو چشماش میدزدن، رفیقاش میدون دنبال ماشینه و داد میزنن: آااای دزد! بگـــیـــرینش! یهو غضنفر داد میزنه: هیچ خودتونو ناراحت نکنید.. هیچ غلطی نمیتونه بکنه! رفیقاش وامیستن، میپرسن: چرا؟غضنفر میگه: ایلده من شمارشو برداشتم.!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میافته تو چاه، فامیلاش سند میذارن درش میارن!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره قنادی، میگه: ببخشید کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو میگه: نخیر نداریم. فردا دوباره غضنفر میاد، میپرسه: شرمنده، کیک هفتاد طبقه دارید؟ باز قناده میگه: نخیر نداریم. خلاصه یک هفته تمام هر روز کار غضنفر این بوده که بیاد سراغ کیک هفتاد طبقه بگیره و قناده هم هرروز جواب میداده که نداریم. آخر هفته قناده با خودش میگه: این بابا که مشتری پایس… بذار یک کیک هفتاد طبقه براش بپزیم، یک پول خوبی هم شب جمعه‌ای بزنیم به جیب. خلاصه بدبخت قناد تمام پنج شنبه-جمعه رو میذاره یک کیک خوشگل هفتاد طبقه ردیف میکنه. شنبه اول صبح غضنفر میاد، میپرسه: ببخشید، کیک هفتاد طبقه دارید؟! یارو با لبخند بر لب میگه: بعله که داریم، خوبشم داریم! غضنفر میگه: قربون دستت، ۵۰۰ گرم از طبقه بیست چهارمش به ما بده!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر سرطان داشته، میره مشهد خودشو با قفل و زنجیر میبنده به پنجره فولادی و کلید رو هم قورت میده، میگه: تا شفا نگیرم نمیرم! بعد یک ساعت خبر میرسه که تو حرم بمب گذاشتن، غضنفر یک کم دست و پا میزنه، بعدِ یک مدت داد میزنه: یا حضرت ابوالفضل منو از دست این امام رضا نجات بده!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر کارت تلفن میخره، عجالتاً اول میده پرسش کنن!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر میگن یه معما بگو،‌میگه: اون چیه که درازه،‌زرده، موزه؟!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره خواستگاری، اسم دختره غزال بوده ولی غضنفر قاط زده بوده، یک بند بهش میگفته آهو خانوم! خلاصه وقتی دختره میاد چایی تعارف کنه، غضنفر میگه: دست شما درد نکنه آهو خانوم! دختره شاکی میشه، میگه: بابا اسمه من غزاله نه آهوغضنفر میگه: ای بابا فرقی نداره… حیوون حیوونه دیگه!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر ادعای بیغمبری میکرده،رفیقاش بهش میگن: بابا همینجوری که نمیشه! باید بری چهل روز بشینی تو غار، تا از خدا برات وحی بیاد. خلاصه غضنفر میره، دو روز بعد با دست و پای شکسته و خونی مالی برمیگرده! رفیقاش میپرسن: چی شده؟! غضنفر میگه: ما رفتیم تو غار، یهو جبرئیل با قطار اومد

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر بیهوا میاد تو اتاق، خفه میشه!

غضنفر دنبال دزد میکنه، از دزده جلو میزنه!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر پسرشو میذاره دانشکده افسری، رفیقاش بهش میگن: بابا اینکه درسش خوب بود، میذاشتی دکتری، مهندسی چیزی میشد، غضنفر میگه: آخه میخوام وقتی درسش تموم شد باهم کلانتری باز کنیم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر صبح از در خونه میاد بیرون، میبینه سر کوچه یک پوست موز افتاده، با خودش میگه: ای داد بیداد، باز امروز قراره بخوریم زمین.!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره زیر ماشین، رفقاش با دمپایی میزنن درش میارن!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از غضنفر میپرسن: ببخشید ساعت چنده؟ میگه: والله تقریباٌ سه و خورده ای. میپرسن: ببخشید، دقیقاٌ چنده؟ میگه: دقیقاٌ هفت و سی و یک دقیقه!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره پیتزا فروشی، میگه: ببخشید پیتزا بزرگ چنده؟ یارو میگه: ۲۰۰۰ تومن. غضنفر یکم بالا پایین میکنه، میگه: پیتزا متوسط چنده؟ یارو میگه: ۱۰۰۰ تومن. باز غضنفر یوخده با پولای جیبش ور میره، میگه: پیتزا کوچیک چنده؟ یارو میگه: ۷۰۰ تومن. غضنفر دست میکنه تو جیبش یک صد تومنی درمیاره، میگه: قربون دستت داداش، یک جعبه اضافه به ما بده!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

زنِ غضنفر دو قلو میزاد،‌غضنفر میره صورت حساب بیمارستان رو حساب کنه،‌به یارو میگه:‌حاج آقا ارزون حساب کن هردوشو ببرم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از غضنفر میپرسن تعطیلات کجا رفتی؟ میگه والا امام رضا طلبید رفتیم شمال!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر تو اتوبوس میگوزه همه بهش میخندن. اونم خوشحال میشه، میگه: اگه میدونستم اینقدر حال میکنین براتون میریدم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

- بابای غضنفر میمیره، مجلس ختمش رفیقای غضنفر همه میان بهش تسلیت میگن. غضنفر خیلی احساساتی میشه، میگه: به خدا خیلی زحمت کشیدین تشریف آوردین، ‌شرمنده کردین… انشالله ختم پدرتون جبران می‌کنم!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر خودشو میزنه به کوچه علی چپ، گم میشه

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از غضنفر میپرسن بنفش چه رنگیه؟ میگه: قرمز دیدی؟! آبیش!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر داشته رادیو پیام گوش میداده،‌گزارشگره میگفته: راه بهارستان به امام حسین بسته‌است، راه انقلاب هم به امام حسین بسته‌است… ‌غضنفر میگه:‌باشه بابا بستس که بستس، دیگه چرا هی به امام حسین قسم میخوری؟!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر یه تیکه یَخو گرفته بوده بالا، ‌داشته خیلی متفکرانه بهش نگاه می‌کرده. رفیقش ازش میپرسه: چیرو نگاه میکنی؟ غضنفر میگه: ایلده ازش آب میچیکه ولی معلوم نیست کجاش سوراخه!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر میگن یک معما بگو، میگه اون چیه که زمستونا خونه رو گرم میکنه تابستونا بالای درختو؟! یارو هرچی فکر میکنه جوابشو پیدا نمیکنه، میگه: نمیدونم، حالا بگو چیه؟ غضنفر میگه بخاری! یارو کف می‌کنه، میگه: باباجان بخاری زمستونا خونه رو گرم میکنه ولی تابستونا چه جوری بالای درختو گرم می‌کنه؟ غضنفر میگه: بخاریِ خودمه دوست دارم بذارمش بالای درخت!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

از غضنفر میپرسن کدوم اختراع برای جبران اشتباهات بشر ساخته شده؟میگه:محضر طلاق!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر می‌خواسته گردو بشکنه، گردو رو میذاره زیر پاش، با آجر میزنه تو سر خودش.!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره بقالی،‌می‌بینه رو دیوار بزرگ نوشتن: علی با ماست! حسن با ماست! حسین با ماست! میگه: ببخشید اقا، شما ماست خالی ندارید؟!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر هر روز زنگ یک کلیسا رو می‌زده و در می‌رفته. آخر پدر روحانی شاکی میشه،‌یک روز پشت در کمین می‌کنه، تا غضنفر زنگ می‌زنه، ‌خرشو می‌گیره و می‌پرسه چکار داری؟ غضنفر حول میشه،‌با تتپته میگه: ببخشید، ‌عیسی هست؟!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفرمیگن چند تا بچه داری؟ میگه ۲ تا. می‌پرسن: کدومش بزرگتره؟ میگه: خوب اولیش!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره ماه عسل، یادش میره زنش رو ببره!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر دوتا دزد می‌گیره، زنگ می‌زنه به ۲۲۰!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه غضنفر میمیره. شب اول قبر ۶۲ تا فرشته میان سراغش. ۲تاشون سوال می کردن… «
۶۰ تاشون حالیش می کردن!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یه غضنفر تو آینه عکس خودشو می بینه بعد می گه: ا…این چه آشناست ! بعد از «
یه ساعت فکر کردن داد می زنه: فهمیدم… این همون کره خریه که امروز تو
آرایشگاه یک ساعت زل زده بود به من !

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر می گن اگه دنیا رو بهت بدن چی کار می کنی می گه من فعلا می خوام «
درسمو ادامه بدم !!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر بابا ش میمیره هفتش خیلی شلوغ می شه واسه چهلم بلیط می فروشه «

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر میگن ترمز ABS چیه؟ میگه تو سرعت های زیاد و سر پیچ ها کار حضرت «
ابوالفضل رو می کنه!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر آشغال میره تو چشماش سره ساعت ۹ میشینه دم در «

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

پلیس به غضنفر: اینجا ماهی‌گیری قدغنه!!! غضنفر: ولی اینجا تابلو نزدین!!! «
پلیس: نزدیم که نزدیم، زود باش از بالای اون آکواریوم بیا پایین!!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره کله پاچه فروشی، یارو بهش میگه: قربون چشم بگذارم؟ غضنفر میگه: نه «
آقا! حداقل صبر کن من برم قایم شم!
.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر به دختره میگه بوس میدی؟ میگه نه! غضنفر میگه به جهنم بخاطر خودت گفتم من «
خودم زن دارم
.

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

!
غضنفر میره آمپول بزنه، تا دکتر سوزن رو میزنه، پا میشه داد میزنه: حیوون، مگه
کوری، سوراخ به این گندگی، چرا میزنی بغلش؟

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره پرنده فروشی طوطی بخره یه جغد میکنن تو پاچش. میاد خونه بعد یه «
مدتی دوستش میاد پیشش میگه: طوطیت حرف هم میزنه؟ میگه: حرف نمیزنه، خوب دقت
میکنه!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر یه ماشین می دن که فرمونش سمت راست بوده بعد یه مدت ازش می پرسن «
چطوره؟ میگه خوبه ، فقط هر وقت تف می کنم میفته روی زنم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

.

غضنفر داشته کباب درست می کرده می بینه یه گربه داره نگاه می کنه داد می زنه آی «
بلال شیر بلاله

غضنفر می ره هیئت راش نمی دن خودش می ره هیئت می زنه هیچکس رو راه نمی ده «

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر عاشق خدا می شه کعبه می کشه از توش تیر رد می کنه «

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

یک بار یک غضنفر زنگ میزنه تاکسی تلفنی میگه اقا ماشین دارید. مردی که پشت تلفن «
بوده جواب میده بله. غضنفر میگه خوش به حالتون ما نداریم

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر باباش میمیره میخواسته خاکش کنه جو میگیرتش باراندازش میکنه «

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر می ره توالت افتاب رو می شکنه یکی می گه چرا افتابه رو شکوندی؟ «
می گه ایلده واسه من فیگور می گیره پدر سگ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

..

یه ایرونی، یه آلمانی، یه اسپانیایی و یه غضنفر «
سوار هواپیما بودن که زیر هواپیما درمی ره، همه، حتی خلبان، از میله بالای
هواپیما آویزون می شن، خلبان می گه: یکی از شماها باید از هواپیما بپره
بیرون، غضنفر یه می گه: من می پرم به یه شرط: همه تون برام کف بزنین،
همه براش کف می زنن و سقوط می کنن!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر رو برق ۳ فاز می گیره پرت می کنه بلند می شه می گه: «
اگه مردین یه فاز یه فازبیاین جلو

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر می ره جبهه بعد از ۲ روز برمی گرده.میگن چی شد اینقدر زود برگشتی؟ «
میگه: بابا اونجا به قصد کشت تفنگ بازی می کنن

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

.

غضنفر واسه رفیقاس خالی می بنده می گه: من هر دو هفته یک بار می رم ژاپن. «
رفیقاش می گن اگه راست می گی اسم یکی از خیابوناش رو بگو؟ غضنفر یه
خورده فکر می کنه بعد می گه: اهان خیآبون شهید بروسلی

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر میره تو خیابون می بینه نوشته: سیو همان سیب است… «
میگه: دروغ میگن پدر سگا ! خودم خوردم صابون بود!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر پتروس فداکارو با دهقان فداکار قاطی می کنه «
می ره انگشت می کنه تو چشم راننده قطار

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر سفره دلش رو واسه دوستش باز می کنه توش پر از نون بربری بوده…. «

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

به غضنفر می گن شما ایمیل دارین؟ می گه نه خیلی ممنون «
من تازه غذا خوردم نوشجان!!!

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

غضنفر تو جوی آب تف میکنه میره دنبالش پاشو بگذاره روش

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

.

غضنفر کدو تنبل میخره میگذاردش کلاس تقویتی



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ سه شنبه 4 بهمن 1390 ] [ 16:59 ] [ احسان اشرفی ]
.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ فان پاتوق خوش آمدید . برای استفاده بهتر از وبلاگ از مرورگر فایرفاکس استفاده نمایید.
آرشيو مطالب
تبلیغات
این سایت را حمایت می کنم
جست و جو



در اين وبلاگ
در كل اينترنت
عضویت

تبلیغات

خبرنامه

خبرنامه وبلاگ:

برای ثبت نام در خبرنامه ی وبلاگ ایمیل خود را وارد نمایید



معرفی به دوستان
نام شما :
ايميل شما :
نام دوست شما:
ايميل دوست شما:

آمار وبلاگ

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 48
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1316
بازدید ماه : 2949
بازدید کل : 77391
تعداد مطالب : 859
تعداد نظرات : 99
تعداد آنلاین : 1

نظرسنجی

چه مطالبی را افزایش دهیم ؟

لطفا کلیک نکنید !
اهنگ وبلاگ