فان پاتوق
پاتوقی برای همه با هر سلیقه ای ...
| ||
|
لطیفه های بامزه برای کودکان
طوطی سیاه از آقا کلاغه می پرسند: اسمت چیست؟ کلاغه گفت: طوطی. پرسیدند: پس چرا رنگت سیاه است؟ گفت: آخه توی زغال فروشی کار می کنم.
جواب غلط پدر: پسرم امتحان ریاضی ات چطور بود؟ پسر: یکی از جواب ها را غلط نوشتم. پدر: عیبی ندارد. پس بقیه سوال ها را درست حل کردی؟ پسر: نه، چون اصلا وقت نکردم به بقیه ی سوال ها نگاه کنم.
گوشت گاو محمود: من از بس گوشت گاو خوردم، پر زور وقوی شدم. مسعود: پس چرا من این قدر ماهی می خورم، شنا یاد نگرفته ام.
دوربین دکتر: متاسفانه چشم شما دوربین شده است. بیمار: آخ جون. پس یک حلقه فیلم بدهید، داخلش بیندازم وچندتا عکس بگیرم.
خیار به مظفر گفتند یک جوک بگو. گفت: خیار. گفتند: چه بی مزه. گفت: خیلی خوب بابا، خیار شور.
تولد از مظفر پرسیدند: تولدت کی می شه؟ گفت: این سه شنبه نه، پنج شنبه ی دیگه.
بخیر گذشت مظفر از طبقه صدم ساختمانی پرت شد. وقتی به طبقه پنجاهم رسید، گفت خدا را شکر، تا این جا که بخیر گذشت. نظرات شما عزیزان: موضوعات مرتبط: ، ، [ دو شنبه 3 بهمن 1390
] [ 17:56 ] [ احسان اشرفی ] |